سید جمال الدّین اسدآبادی از جمله چهرههای ماندگار تاریخ معاصر است که در مورد او مطالب بسیاری از علمای مختلف به چاپ رسیده است. یکی از این مطالب، نگارشی است که علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی بر وی در کتاب مطلع انوار (جلد سوم) نگاشته است. در بخشی از این کتاب و قسمت مربوط به سید جمال، زندگینامه مختصری از ایشان نیز آورده شده است که در ادامه آن را میخوانیم:
سیّد جمال الدّین در شعبان ١٢٥٤ در اسدآباد همدان متولّد شده و قرآن را با معنایش نزد پدرخوانده و در ده سالگی در ١٢٦٤ با پدر خود برای درس و تحصیل به قزوین رفته است و مدت دو سال با پدر خود در قزوین در مدرسه بوده است. پدرش او را در ١٢٦٦ با خود به طهران میآورد و در نزد عالم و مجتهد بزرگ طهران آقا سیّد صادق عمامه میگذارد و در همان سال با پدر به قصد اعتاب عالیه کربلا و نجف حرکت میکنند و در خدمت شیخ انصاری (ره) میرسند. شیخ از او بسیار تحسین میکند و بعد از دو سه ماه پدرش به اسدآباد برمیگردد؛ ولیکن سیّد مدّت چهار سال در نجف میماند و به مباحثاتی که مورد اعتراض دیگران بود اشتغال میورزد، تا آنکه شیخ انصاری [او را] در سنۀ ١٢٧٠که عمرش ١٦ سال بوده است با پیری روشن ضمیر که سیّدی جلیل القدر بوده است به جانب بمبئی و هندوستان روانه میکند. یک سال و چند در هندوستان میماند و به علوم عصری آشنا میشود و عازم مکّه میشود و در راهها بسیار توقّف میکند و بحثها میکند تا آنکه سفرش طول میکشد و در سنۀ ١٢٧٤ وارد مکّه میشود و از مکّه عازم اعتاب عالیه، نجف و کربلا میگردد و سه سال در نجف میماند و در سنۀ ١٢٧٧ عازم افغانستان میشود. پنج شش ماه در طهران درنگ میکند و سپس به افغان میرود و پنج سال در افغانستان میماند و تاریخ افغان را که به عربی و از نیکوترین آثار برجسته اوست مینویسد؛ و در سنۀ ١٢٨٥ از افغان به جانب مکّه میرود و پس از یک ماه توقّف در هند با کشتی به مصر میرود و چهل روز در مصر مانده و از مکّه منصرف میشود و عازم استانبول میشود، و پس از رفتن بدانجا برای بار دوّم به مصر میرود و ده سال در مصر درنگ میکند و شاگردانی تربیت میکند و به تدریس مشغول شد و بحثها نمود و خطبهها خواند. که یکی از معروف ترین آن ها، خطبه سید جمال الدین اسدآبادی در مصر بود.